لغات 504

آموزش لغات 504

لغات 504

آموزش لغات 504

آموزش لغات 504 - درس 11


لغت 504 این درس :

bachelor




درجهء علمی دانشگاه نائل میشود، لیسانسیه، مهندس، باشلیه، دانشیاب . بدون عیال، عزب، مجرد، مرد بی زن، زن بی شوهر، مرد یا زنی که بگرفتن اولین

مرد مجرد،نوامfaithوز جدید ارتش ،بدون عیال ،عزب ،مجرد،مرد بى زن ،زن بى شوهر،مرد یا زنى که بگرفتن اولین درجه ء علمى دانشگاه نائل میشود،لیسانسیه ،مهندس ،باشلیه ،دانشیاب
قانون ـ فقه : بى زن
روانشناسى : مرد مجرد
علوم نظامى : لیسانسیه لیسانس

bachelor /ˈbætʃ.əl.əʳ/ US /-ɚ/
noun [C]
a man who has never married:
He remained a bachelor until he was well into his 40s.
Simon is a confirmed bachelor (= He is unlikely ever to want to get married).


/bach´ǝ lǝr/
n., adj.
● (در اصل - در نظام فئودالی) سلحشور جوان و زمین دار که تحت فرمان شخص دیگری خدمت می‌کرد (bachelor-at-arms هم می‌گفتند)
● مرد بی زن،مرد مجرد،عزب
● حیوان نری که هنوز جفتگیری نکرده است (به ویژه خوک آبی)
● (آموزش) درجه‌ی لیسانس،لیسانسیه،کارشناس
he has a bachelor's degree
او لیسانس دارد.
bachelor's degree
درجه‌ی کارشناسی
● وابسته به تجرد،مجردی