لغات 504

آموزش لغات 504

لغات 504

آموزش لغات 504

معنی circulate


لغت 504 این درس :

circulate




بخشنامه کردن ، بدورمحور گشتن ، منتشر شدن .|گردش کردن ، به گردش در آوردن.

دایر کردن ،منتشر کردن ،انتشار دادن ،رواج دادن ،بخشنامه کردن ،بدورمحور گشتن ،گردش کردن ،به گردش در اوردن ،منتشر شدن
علوم مهندسى : منتشر شدن
قانون ـ فقه : دایر کردن
علوم نظامى : به جریان انداختن

circulate /ˈsɜː.kjʊ.leɪt/ US /ˈsɝː-/
verb [I or T]
to move around or through something, or to make something move around or through something:
Hot water circulates through the heating system.
I try to circulate (= move around and talk to a lot of people) at a party and not just stay with the friends I came with.
I've circulated a good luck card for everyone to sign.


/su_r´kyōō lāt´/
vt., vi.
● دور زدن،دور گشتن،در راستای دایره حرکت کردن،پرهون کردن
blood circulates in the body
خون در بدن گردش می‌کند.
the circulatory system
دستگاه گردش خون
● (به آسانی) حرکت کردن،جابه جا شدن،جاری شدن (مثل آب در لوله یا هوا در ساختمان)،پراکنده شدن یا کردن،بخشنامه کردن،پخش کردن،منتشر کردن،سیار بودن،سیر کردن
this fan circulates the air throughout the apartment
این پنکه هوا را در تمام آپارتمان به جریان می‌اندازد.
he was circulating among the guests and greeting every one
او در میان مهمانان می‌گردید و از همه احوالپرسی می‌کرد.
the news quickly circulated around the city
خبر به سرعت در شهر پراکنده شد.
this newspaper is circulated all over the country
این روزنامه در تمام کشور پخش می‌شود.
* circulating capital
سرمایه‌ی در گردش،سرمایه‌ی جاری
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.