لغات 504

آموزش لغات 504

لغات 504

آموزش لغات 504

معنی devise


لغت 504 این درس :

devise




تدبیر کردن، درست کردن، اختراع کردن، تعبیه کردن، وصیت نامه، ارث بری، ارث گذاری .

تدبیر کردن ،درست کردن ،اختراع کردن ،تعبیه کردن ،وصیت نامه ،ارث برى ،ارث گذارى
قانون ـ فقه : به ارث گذاشتن مال غیر منقول به وسیله وصیت کتبى

devise /dɪˈvaɪz/
verb [T]
to invent a plan, system, object, etc., usually cleverly or imaginatively:
He's good at devising language games that you can play with students in class.
The cartoon characters Snoopy and Charlie Brown were devised by Charles M. Schultz.


/di vīz´/
vt., vi
● تدبیر،تعبیه کردن،ابداع کردن،ساختن،اختراع کردن
to devise a remedy
چاره‌ای تدبیر کردن
to devise a new engine
موتور تازه‌ای ابداع کردن
he devised a new instrument for measuring temperature
او ابزار جدیدی برای سنجش حرارت درست کرد.
● (حقوق) از طریق وصیت‌نامه به ارث گذاشتن
● (قدیمی) تبانی کردن،توطئه کردن
● (مهجور) حدس زدن،تصور کردن
● (حقوق) ارث‌گذاری (مال غیر منقول و توسط وصیت‌نامه)،ملک ارثی
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.