لغات 504

آموزش لغات 504

لغات 504

آموزش لغات 504

معنی typical


لغت 504 این درس :

typical





نمونه نوعى ،نوعى
معمارى : سرمشق بارز
بازرگانى : یک نمونه بارز



/tip´i kǝl/
adj.
● مونه‌ای،مونی،وابسته به نوع یا سنخ
● نمونه
● نمادین،نمادی
● ویژه،مخصوص،خاص
● عادی،معمولی (typic هم می‌گویند)
a typical summer day
یک روز تابستانی عادی
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.