-
آموزش لغات 504 - درس 17
سهشنبه 9 اردیبهشت 1393 12:21
لغت 504 این درس : numb کرخ ، بیحس ، کرخت ، بیحس یا کرخت کردن. کرخ ،بیحس یا کرخت کردن numb /nʌm/ adjective 1 If a part of your body is numb, you are unable to feel it, usually for a short time: I had been lying awkwardly and my leg had gone numb. My fingers were numb with cold. 2 not able to feel any emotions properly...
-
آموزش لغات 504 - درس 16
سهشنبه 9 اردیبهشت 1393 12:19
لغت 504 این درس : inhabit ساکن شدن(در) ، مسکن گزیدن، سکنی گرفتن در ، بودباش گزیدن در ، آباد کردن. ساکن شدن(در)،مسکن گزیدن ،سکنى گرفتن در،بودباش گزیدن در،اباد کردن inhabit /ɪnˈhæb.ɪt/ verb [T often passive] to live in a place: These remote islands are inhabited only by birds and small animals. inhabitant /ɪnˈhæb.ɪ.t ə...
-
آموزش لغات 504 - درس 16
سهشنبه 9 اردیبهشت 1393 12:18
لغت 504 این درس : frigid بسیار سرد، منجمد ، دارای اندکی تمایل جنسی . سردمزاج( در زنان)،بسیار سرد،منجمد،داراى اندکى تمایل جنسى روانشناسى : سردمزاج frigid (DISLIKING SEX) /ˈfrɪdʒ.ɪd/ adjective (of a woman) having difficulty in becoming sexually excited frigidity /frɪˈdʒɪd.ɪ.ti/ US /-ţi/ noun [U] frigid (UNFRIENDLY)...
-
آموزش لغات 504 - درس 15
سهشنبه 9 اردیبهشت 1393 12:16
لغت 504 این درس : dismal دلتنگ کننده،پریشان کننده،ملالت انگیز . دلتنگ کننده ،پریشان کننده ،ملالت انگیز dismal /ˈdɪz.məl/ adjective 1 sad and without hope: a dismal expression 2 INFORMAL very bad: The acting was dismal, wasn't it? What dismal weather! dismally /ˈdɪz.mə.li/ adverb / diz´mǝl / adj. ● تیره،تاریک،سوت و کور...
-
آموزش لغات 504 - درس 14
سهشنبه 9 اردیبهشت 1393 12:13
لغت 504 این درس : conceal پنهان کردن ، نهان کردن ، نهفتن . پنهان کردن ،نهان کردن ،نهفتن علوم نظامى : مخفى کردن conceal /kənˈsiːl/ verb [T] to prevent something from being seen or known about; to hide something: The listening device was concealed in a pen. I tried to conceal my surprise when she told me her age. It was...
-
آموزش لغات 504 - درس 13
سهشنبه 9 اردیبهشت 1393 12:12
لغت 504 این درس : corpse نعش ، لاشه ، جسد . نعش ،لاشه ،جسد روانشناسى : جسد corpse /kɔːps/ US /kɔːrps/ noun [C] a dead body, usually of a person / kôrps / n. ● لاش،جسد،نعش،مردار،جنازه they wrapped the sailor's corpse in a flag and threw it into the sea جسد ملوان را در پرچم پیچیدند و به دریا افکندند. ● (مهجور)...
-
آموزش لغات 504 - درس 12
شنبه 10 اسفند 1392 10:08
لغت 504 این درس : qualify محدود کردن،تعیینکردن،قدرت راتوصیف کردن،ازبدی چیزی کاستن،منظم کردن،کنترل کردن .|صلاحیت داشتن ، واجد شرایط شدن ، توصیف کردن . شایستگى پیدا کردن ،کسب مهارت ،محدود کردن ،تعیین کردن ،قدرت راتوصیف کردن ،ازبدى چیزى کاستن ،منظم کردن ،کنترل کردن ،صلاحیت داشتن ،واجد شرایط شدن ،توصیف کردن بازرگانى :...
-
آموزش لغات 504 - درس 11
سهشنبه 6 اسفند 1392 14:24
لغت 504 این درس : bachelor درجهء علمی دانشگاه نائل میشود، لیسانسیه، مهندس، باشلیه، دانشیاب . بدون عیال، عزب، مجرد، مرد بی زن، زن بی شوهر، مرد یا زنی که بگرفتن اولین مرد مجرد،نوامfaithوز جدید ارتش ،بدون عیال ،عزب ،مجرد،مرد بى زن ،زن بى شوهر،مرد یا زنى که بگرفتن اولین درجه ء علمى دانشگاه نائل میشود،لیسانسیه ،مهندس...
-
آموزش لغات 504 - درس 10
شنبه 3 اسفند 1392 16:07
لغت 504 این درس : unaccustomed غیرعادى unaccustomed /ˌʌn.əˈkʌs.təmd/ adjective 1 [after verb] not accustomed : The weather presented a particular challenge, especially for American servicemen unaccustomed to subarctic conditions. 2 [usually before noun] not usual: The Olympic and world champion finished in the...
-
آموزش لغات 504 - درس 9
شنبه 3 اسفند 1392 16:04
لغت 504 این درس : data [صورت جمع کلمه]datumمفروضات ،اطلاعات ،سوابق ،دانستهها.|داده ، داده ها. حقایق ،مختصات ،مفروضات ،(صورت جمع کلمه)datum ،اطلاعات ،سوابق ،دانسته ها،داده ها کامپیوتر : عناصر داده ها عمران : داده هاى امارى قانون ـ فقه : داده ها شیمى : داده ها روانشناسى : داده ها زیست شناسى : داده بازرگانى : ارقام ورزش...
-
آموزش لغات 504 - درس 8
شنبه 3 اسفند 1392 15:34
لغت 504 این درس : gallant پیش زنان ، زن باز، دلاوری کردن ، زن بازی کردن ،ملازمت کردن . دلاور ، دلیر ، شجاع، عالی ، خوش لباس ، جنتلمن، زن نواز ، متعارف وخوش زبان در نگهبان ،دلیر،شجاع ،عالى ،خوش لباس ،جنتلمن ،زن نواز،متعارف وخوش زبان درپیش زنان ،دلاورى کردن ،زن بازى کردن ،ملازمت کردن علوم نظامى : اسکورت gallant (BRAVE)...
-
آموزش لغات 504 - درس 7
شنبه 3 اسفند 1392 15:32
لغت 504 این درس : hardship سختی ، محنت ، مشقت . رنج ،حرمان ،سختى ،محنت ،مشقت قانون ـ فقه : صدمه علوم نظامى : ملال hardship /ˈhɑːd.ʃɪp/ US /ˈhɑːrd-/ noun [C or U] (something which causes) difficult or unpleasant conditions of life, or an example of this: The 1930s was a time of high unemployment and economic hardship...
-
آموزش لغات 504 - درس 6
شنبه 3 اسفند 1392 15:29
لغت 504 این درس : vacant خالی ، اشغال نشده ، بی متصدی، بلاتصدی ، بیکار. خالى ،اشغال نشده ،بى متصدى ،بلاتصدى ،بیکار vacant (EMPTY) /ˈveɪ.k ə nt/ adjective 1 not filled or occupied ; available to be used: The hospital has no vacant beds. 2 A vacant job is one that no one is doing and is therefore available for someone...
-
آموزش لغات 504 - درس 5
شنبه 3 اسفند 1392 15:08
لغت 504 این درس : Oath پیمان، سوگند ، قسم خوردن. پیمان ،سوگند،قسم خوردن قانون ـ فقه : یمین ،کلمه قسم oath (PROMISE) /əʊθ/ US /oʊθ/ noun [C] a promise, especially that you will tell the truth in a law court: Medieval knights took an oath of allegiance/loyalty to their lord. The witness placed her hand on the Bible and...
-
آموزش لغات 504 - درس 4
شنبه 3 اسفند 1392 12:50
لغت 504 این درس : tact عقل ، ملاحظه، نزاکت ، کاردانی ، مهارت ، سلیقه ، درایت . حضور ذهن ،عقل ،ملاحظه ،نزاکت ،کاردانى ،مهارت ،سلیقه ،درایت علوم مهندسى : سلیقه روانشناسى : ظرافت اجتماعى tact /tækt/ noun [U] the ability to say or do the right thing without making anyone unhappy or angry: He's never had much tact and...
-
آموزش لغات 504 - درس 3
شنبه 3 اسفند 1392 12:45
لغت 504 این درس : keen تیز،زیرک ، باهوش ،مشتاق. تیزکردن ،شدیدبودن ، شدیدکردن،نوحه سرائیکردن ، تیز ، پرزور، تند، حاد،شدید، تیزکردن ،شدیدبودن ،شدیدکردن ،نوحه سرایى کردن ،پرزور،تند،حاد،شدید،تیز،زیرک ،باهوش ،مشتاق بازرگانى : قابل رقابت keen (EAGER) /kiːn/ adjective very interested, eager or wanting (to do) something very...
-
آموزش لغات 504 - درس 2
شنبه 3 اسفند 1392 12:36
لغت 504 این درس : abandon ترک گقتن، واگذارکردن، تسلیمشدن، رهاکردن، تبعیدکردن، واگذاری، رهاسازی، بیخیالی . ترک کردن ،ترک گفتن ،واگذارکردن ،تسلیم شدن ،رهاکردن ،تبعیدکردن ،واگذارى ،رهاسازى ،بى خیالى کامپیوتر : رها کردن علوم نظامى : رها کردن abandon (LEAVE) /əˈbæn.dən/ verb [T] to leave a place, thing or person forever:...
-
آموزش لغات 504 - درس 1
شنبه 3 اسفند 1392 12:21
لغت 504 این درس : jealous حسود، رشک مند، رشک ورز، غیور، بارشک، رشک بر . حسود،رشک مند،رشک ورز،غیور،بارشک ،رشک بر jealous (UNHAPPY) /ˈdʒel.əs/ adjective unhappy and angry because someone has something or someone you want, or because you think they might take something or someone that you love away from you: He had...